سالار نامــــدار وندایـی



 

منطقه ی که در آن زندگی می کنیم و دنیا آن را با نام «خاورمیانه» می شناسند از بسیاری جهات با دیگر مناطق جهان متفاوت است؛یون،خاورمیانه را منطقه ای می دانند که از نظام های حکومتی به شدت نامتجانس و ناهمگونی تشکیل شده است،ژئوپلیتیسین ها معتقدند مرزهای ساختگی بعد از جنگ اول جهانی این منطقه را از نظر ژئوپلیتیکی در وضعیت بسیار پیچیده و متمایزی قرار داده است،اقتصاددان ها این منطقه را در کنار قطب های اقتصادی دنیا همچون،نفتا،یورو و آسیا-پاسفیک،کلنی تامین نفت سایرین محسوب کرده و به همین دلیل همواره مورد مناقشه و توجه می دانند، و بالاخره نظریه پردازان دانشگاهی ت بین الملل،معتقدند منطق آنارشی در خاورمیانه برعکس مناطقی چون یورو که مبتنی بر «رقابت» است،بر پایه «دشمنی» قرار گرفته است.

در سطح منطقه بازیگران فعال به دو دسته تقسیم می شوند؛دسته اول با محوریت عربستان و ترکیه است که کشورهای دیگری چون،آذربایجان،پاکستان،قطر و امارات را با خود همراه ساخته اند.این گروه منافع خود را نزدیک و در بسیاری موارد مقارن با منافع غرب تعریف می کند و در کل قائل به اصل «حل مسائل منطقه توسط کشورهای منطقه و عدم مداخله از بیرون» نیستند.

دسته دوم که از آن به عنوان محور مقاومت نیز نام برده می شود،[از سالها پیش] با محوریت ایران و اخیراً روسیه است که کشورهای عراق،لبنان،سوریه و در مواردی خاص چین را در بر می گیرد.این دسته از کشورها بر عدم دخالت قدرت های بیرون  در مسایل منطقه ای و تمامیت ارضی کشورها تاکید دارند.

دسته ی سومی از کشورها وجود دارند که علی رغم پتانسیل بسیار بالا برای نقش آفرینی منطقه ای،مانند عمان نوعی حالت بی طرفی اتخاذ کرده اند. اما برخی دیگر مثل مصر در مواضع اخیرشان مانند حمایت از رئیس جمهور قانونی سوریه و تاکید بر حفظ تمامیت ارضی این کشور به سمت دسته دوم متمایل شده اند.

در شرایط فعلی پررنگ ترین مرز جدایی بین این دو دسته از کشورها تروریسم و بحث روش مبارزه با آن است که از سال 2011 تقریبا وضعیت ثابتی را منحصراً در سوریه رقم زده بود که با اتفاقات ژانویه2014عراق و عقب نشینی ارتش از رمادی و فلوجه،و باز شدن پای این گروه به عراق نیز باز کند. و متقابلا کشورهای منطقه و خارج منطقه نیز نسبت به این مساله حساس تر شده و اوج این حساسیت در تجمع این کشورها ذیل ائتلاف غربی مبارزه با داعش نمود پیدا کرد.

اما عملیات تروریستی داعش در فرانسه قبل از هر چیز نشان داد که علی رغم تشکیل ائتلاف ضد داعش توسط کشورهای غربی و منطقه ای و ادعای مبارزه با آن،نه تنها این گروه تروریستی تضعیف نشده بلکه آنقدر قدرتمند است که می تواند در قلب اروپا جان صدها نفر را بگیرد.

شاید اینجا نوعی تناقض به نظر برسد،اینگونه که چگونه می شود کشورهایی که می گوییم خود مولد و حامی داعش هستند مورد حمله این گروه قرار می گیرند؟

باید اول دانست که گروههای چون القاعده،طالبان و داعش نتیجه ی ت های منطقه ای غربی هاست و نه اصل ت آنها.  ثانیا وقتی سازمانی متشکل چون داعش بوجود آمد،با گذشت زمان و رشد به اندازه کافی به مانند «آمیب» می تواند از بدن مادر خود جدا شده و بصورت مستقل از آن وارد تصمیم گیری و عمل شود.

حمله تروریستی داعش به فرانسه از منظر کشورهای دسته دوم،نتیجه برخورد دوگانه ای است که غرب و متحدان منطقه ای او در مقابله با تروریسم در پیش گرفته اند.

اما نباید در مورد این حمله(حمله داعش به فرانسه) اغراق کرد،انتظار می رفت بعد از عملیات داعش در پاریس ائتلافی سراسری و گسترده علیه تروریسم در منطقه شکل گیرد اما روند جریانات طور دیگری می نماید.

آنچه که بعد از حملات پاریس دیده شد این است که جبهه هر دو طیف از کشورهای منطقه برای اجرای راه حل هایی که از منظر خودشان راهگشا می دانند منسجم تر و محکم تر شد،همچنان که دیدیم بعد از 13نوامبر فرانسه اقدام عملی خاصی بجز سفر اولاند به چند کشور و تشدید حملات خود در قالب ائتلاف انجام نداد. در دسته ی دوم نیز سفر ویژه و معنی دار پوتین به تهران و دیدار دو ساعته با رهبر معظم انقلاب این پیام را دارد که بعد از حملات پاریس هر دو طرف ترجیح داده اند صفوف خود برای پیشبرد برنامه های شان در منطقه را فشرده تر کنند. سرنگونی یک بمب افکن روسیه توسط ترکیه و موضع گیری های امریکا و ناتو تاییدی بر این مساله است که در سیستم اتحادهای منطقه تغییری ایجاد نخواهد شد.باید دانست حملات پاریس حواشی و عوارض روندی بسیار عمیق تری است که در منطقه جریان دارد.

شاید انگیزه ها متفاوت باشد،اما منافع عمیقی باعث شده اند تا کشورها در دو گروه عمده متمرکز شوند و در عین حال تعارض عمیق بین منافع عمیق دو دسته از کشورها در شرایط فعلی باعث شده است تا شرایطی ایجاد شود که بسیار شکننده گردد.

مهمترین عواملی که تعارض شدید منافع بازیگران را رقم زده است«ژئوپلتیک» منطقه ای است که باعث می شود واحد های جداگانه ی منطقه ای خود را در پیوستگی بلافصلی با واحد های دیگر ببینند و این پیوستگی موجب می شود تا انگیزه ورود فعال به مناقشات فراهم شود.حملات پاریس چنان ظرفیتی را ندارند که بر عاملی پروزنی چون ژئوپلتیک غالب شوند.

عامل مهم دیگر «معمای امنیت»ی است که تقریبا تمام کشورهای خاورمیانه درگیر آن شده اند،امروز امنیت در خاورمیانه کالایی نایاب است و به محض که یک کشور میزانی از امنیت را کسب می کند،کشور رقیب حس می کند به همان میزان از امنیت اش کاسته شده است،این وضعیت شرایطی رقابت و منازعه دائمی بر سر مولفه های مولد امنیت را پدید می آورد.

لذا تاثیرگذارترین عوامل بر تحولات منطقه یکی ژئوپلتیک و دیگری مساله[یا دقیقا معمای امنیت] است و تا زمانی که کشورها بر سر این دو موضوع به توافقی نرسیده اند شرایط به همین منوال خواهد بود.توافق بر این دو موضوع نیز می تواند یا از طریق گفتگو و مذاکره باشد و یا هر دو گروه کشورها با «جنگ» یک بار برای همیشه اختلافات خود را حل کنند!


30 تیر ماه امسال در جلسه ای که برای داوطلبین ورود به دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه(قبل از گرفتن آزمون و مصاحبه وروردی) برگزار شده بود دکتر شیخ الاسلامی،رییس دانشکده در آخر جلسه گفت:«ما دانشجوی تمام وقت می خواهیم،دانشکده کسانی که قبول خواهند شد را به یک دوره دو و نیم ساله پرچالش دعوت می کند»
این روزها که هر روز بیشتر از آن روز می گذرد بیشتر جمله دکتر شیخ الاسلامی را درک و لمس می کنم
 وقتی؛از صبح شنبه ساعت هفت تا عصر سه شنبه ساعت هفت درگیر کلاسهای دانشکده می شویم.
وقتی،هفتگی در هشت ساعت کلاس زبان و در بیش از 18 ساعت کلاس ی و دیپلماتیک شرکت می کنیم.
و وقتی دو برابر ساعاتی که در کلاس ها می گذرانیم مشغول خواندن و نوشتن هستیم.

تحمل همه ی اینها بدون هدف و ایمان سخت و طاقت فرسا است، اما وقتی پای آرمان و هدف در میان باشد شیرین و دوست داشتنی اند.

اما هنوز راه دراز است و من نوسفرم.

یاحق

روی چه دروسی سرمایه گذاری کنیم؟


اولین نکته ای که باید در هر کنکوری دانست این است که این آزمون رقابتی است.یعنی داوطلبین مثل کلاسهای درس نسبت به یک معیار ثابت سنجیده نمی شوند. بلکه «نسبت به هم» سنجش می شوند.در نتیجه اگر داوطلبی بگوید مثلا درس اندیشه ی را 70درصد زده ام،نمی توان هیچ قضاوتی در مورد خوب یا بد بودن درصد او داشت چرا که ممکن است بقیه دواطلبان همه، آن درس را بالای  70درصد زده باشند و در نتیجه آن دانشجو کمتر از بقیه بوده است و یا بالعکس!

در نتیجه داوطلبین باید بصورت هوشمندانه ای روی دروس کنکور «سرمایه گذاری» کنند.در کنکور روابط بین الملل میانگین درصدی که داوطلبین برای دروس مختلف می زنند به صورت *تاریخ دیپلماسی 80درصد  *اصول روابط بین الملل 40درصد  *سازمان های بین المللی 50درصد  *حقوق بین الملل 50درصد   *جهان سوم و مسایل آن  40درصد  *اندیشه ی 30درصد  *زبان عمومی و تخصصی 20درصد است.  این درصد هایی است که معمولا در طول سالهای متمادی و بین داوطلبان مختلف با اندکی تلورانس ثابت است. یک داوطلب کنکور روابط بین الملل باید بداند که هر اندازه درصدهایش بیشتر از میانگین درصد در هر درس باشد رتبه ای بهتر کسب خواهد کرد و نیز هرچه درصد داوطلب کمتر از درصد میانگین باشد رتبه ای نامطلوب تر خواهد داشت.

پس اگر یک داوطلب کنکور ارشد روابط بین الملل در دروسی مثل زبان،اندیشه ی یا جهان سوم درصد کمی کسب کند برایش نقطه ضعف محسوب نمی شود چون میانگین درصد بقیه داوطلبان در این درس نیز پایین است اما هر اندازه درصد خود را بالا ببرد برایش نقطه قوت محسوب می شود.

طبق توضیحات قبل می توان نتیجه گرفت که یک داوطلب کنکور ارشد روابط بین الملل نمی تواند به دروسی مثل تاریخ دیپلماسی،سازمان های بین المللی،اصول روابط بین الملل که میانگین بقیه در آنها بالاست بی توجه باشد و باید سعی کند هر اندازه می تواند درصد خود را از میانگین درصد بقیه به سمت بالا دور کند، هرچه در ایجاد این فاصله درصدی بهتر عمل کند،موفق تر خواهد بود.

نتیجه گیری:

یک داوطلب کنکور باید بصورت هوشمندانه ای پس از آنالیز دروس کنکور برای هر یک از انها (با توجه به وضعیت بقیه) وزنی قایل شده و مطابق وزن در نظر گرفته شده مطالعه و سرمایه گذاری کند.

کنکور مثل یک مسابقه دو میدانی است که این تمثیل می تواند دو نتیجه در بر داشته باشد:

1.کسانی که اول مسابقه تند می دوند مطمئنا در دورهای پایانی نفس کم آورده و از بقیه عقب می مانند،لذا باید با سرعت کم شروع و به تدریج هرچه به دور پایانی نزدیک می شود سرعت را نیز زیاد کرد.

2.یک دونده ی حرفه ای علاوه بر نگاهی که به مسیر مسابقه دارد نیم نگاهش نیز به طرف راست و چپ خود است تا ببیند رقبا در چه وضعی هستند و متناسب به وضعیت آنها سرعت خود را تنظیم می کند.

پی نوشت:

به دلیل کثرت مشغله درسی آنطور که باید نمی توانم در مورد کنکور ارشد روابط بین الملل نوشته و منتشر کنم،با توجه به اینکه در موراد متعدد دوستان خواسته بودند در این مورد مطلب منتشر شود اگر این مطالب نتوانست به سوالاتشان پاسخ گوید،می توانم بوسیله سیستم نظرات و یا از طریق ایمیل salarvandayi@gmail.com  مطالب تکمیلی را خدمتشان عرض نمایم.


مطالب مرتبط:

1.کنکور کارشناسی ارشد(1)؛اولین قدم ها برای شروع

2.کنکور کارشناسی ارشد(2)؛منابع کنکور کارشناسی ارشد روابط بین الملل  

3.کنکور کارشناسی ارشد(3)  

4.دانشکده روابط بین الملل وزارت امورخارجه



 

بگذار که این باغ درش گم شده باشد 

گل‌های ترش برگ و برش گم شده باشد

 

جز چشم به راهی به چه دل خوش کند این باغ

گر قاصدک نامه برش گم شده باشد

 

باغ شب من کاش درش بسته بماند

ای کاش کلید سحرش گم شده باشد

 

شب تیره و تار است و بلا دیده و خاموش

انگار که قرص قمرش گم شده باشد

 

چاهی است همه ناله و دشتی است همه گرگ

خواب پدری که پسرش گم شده باشد

 

آن روز تو را یافتم افتاده و تنها

در هیبت نخلی که سرش گم شده باشد

 

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر

چون شیشه عطری که درش گم شده باشد

 


 

param name="AutoStart" value="False">

 


دریافت


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Roshan date-products coronaviruscovid-19 آموزش وردپرس دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد Jessica گردنه اپلیکیشن سفارش نان وای کدز مجله آموزشی چرم